مهار IL‑22؛ گامی نو در بازسازی سد پوستی و کنترل التهاب در AD
داروی جدید تمتوکیبارت (temtokibart)، یک مهارکننده اینترلوکین‑۲۲ در کارآزماییهای بالینی مراحل پایانی قرار دارد و نتایج چندین مطالعه نشان داده است که این دارو توانسته است فعالیت گستردهای علیه نشانگرهای کلیدی در پاتوفیزیولوژی درماتیت آتوپیک (AD) داشته باشد. این نشانگرها شامل مسیرهای التهابی، عوامل ایجاد خارش و اختلالات سد پوستی هستند که همگی در بروز و تداوم بیماری نقش دارند.
در بخشی از کارآزمایی فاز ۲b، دکتر استر دل دوکا از دانشکده پزشکی آیکان در نیویورک و دانشگاه ساپینزا در رم گزارش داد که پروفایل ترانسکریپتومی پوست بیماران پس از ۱۴ هفته درمان با تمتوکیبارت، تا حدود ۹۷ درصد به الگوی پوست طبیعی نزدیک شده است. این تغییرات شامل کاهش بیان محورهای Th17/22 مانند IL-22 و IL17 و نیز پروتئینهای خانواده S100، کاهش سایتوکاینها و کموکاینهای مرتبط با محور Th2 نظیر IL-4، IL-3و CCL17 و همچنین کاهش نشانگرهای Th1 مانند اینترفرون گاما و CXCL9‑11 بود. علاوه بر این، نشانگرهای مولکولی مرتبط با خارش از جمله گیرندههای هیستامینی HRH1/2، گیرنده سروتونینی HTR2A و oncostatin M کاهش یافتند. در مقابل، ژنهای مرتبط با سد پوستی و متابولیسم اپیدرم مانند خانواده CLDN و کادهرینها افزایش بیان نشان دادند. این تغییرات با بهبود قابل توجه در شاخص شدت و وسعت اگزما (EASI) و ارتقای کیفیت زندگی بیماران همبستگی آماری معنیدار داشت.
مطالعه دوم که توسط دکتر کریستین بانگرت از دانشگاه پزشکی وین ارائه شد، به مقایسه مستقیم تمتوکیبارت با داروی شناختهشده دوپیلیوماب )مهارکنندهIL-4) پرداخته است. در این مطالعه، هشت بیمار با تمتوکیبارت (دوز ۶۰۰ میلیگرم) و چهار بیمار با دوپیلیوماب (دوز ۳۰۰ میلیگرم) هر دو هفته یک بار تحت درمان قرار گرفتند و بیوپسیهای پوستی در هفتههای ۰، ۱، ۴ و ۱۶ بررسی شد. نتایج بالینی نشان داد که هر دو دارو بهبود مشابهی در امتیاز EASI ایجاد کردند (افزایش پاکی پوست تا حدود ۷۵ در گروه تمتوکیبارت و کمی بالاتر از ۸۰ در گروه دوپیلیوماب در هفته ۱۶). کاهش خارش نیز در هر دو گروه مشابه بود و نیمی از بیماران کاهش بیش از چهار امتیاز در مقیاس عددی خارش داشتند.
اما تحلیلهای مولکولی تفاوتهای مهمی را آشکار ساخت. دوپیلیوماب موجب کاهش بیان ژن گیرنده αIL-4R شد، در حالی که تمتوکیبارت چنین اثری نداشت. بیان اینترفرون گاما در بیماران تحت درمان با دوپیلیوماب افزایش یافت، اما در گروه تمتوکیبارت بدون تغییر باقی ماند. در مقابل، تمتوکیبارت بهبود بیشتری در بیان ژنهای سد پوستی مانند KRT1 و KRT10 و مولکولهای چسبندگی سلولی نظیر DSC1 و CLDN1 نشان داد. همچنین کاهش سریعتری در پروتئینهای خانواده S100 ایجاد کرد که حتی در هفته اول درمان قابل مشاهده بود.
نکته مهم دیگر افزایش سلولهای T تنظیمی مثبت برای FOXP3 در بیماران تحت درمان با تمتوکیبارت بود، در حالی که چنین تغییری در گروه دوپیلیوماب مشاهده نشد. این یافتهها نشان میدهد که تمتوکیبارت و دوپیلیوماب هر دو در کنترل AD مؤثرند، اما از مسیرهای مولکولی متفاوتی عمل میکنند. تمتوکیبارت به نظر میرسد از طریق تعامل مستقیم با کراتینوسیتها و مسیرهای تنظیمی مانند ACTIVIN، توانایی بیشتری در بازگرداندن عملکرد طبیعی سد پوستی و ایجاد تعادل ایمنی دارد.
دکتر جیمز کروگر از دانشگاه راکفلر این نتایج را «شگفت انگیز» توصیف کرد و بر اهمیت کراتینوسیتها به عنوان هدف درمانی در AD تأکید نمود. او خاطرنشان ساخت که این دارو ممکن است نه تنها پاسخ التهابی را کاهش دهد، بلکه ارتباط میان سلولهای پوست و سیستم ایمنی را اصلاح نماید.
با وجود محدودیت تعداد بیماران در هر دو مطالعه، نتایج به دست آمده چشمانداز تازهای را برای درمان درماتیت آتوپیک ترسیم میکند. تمتوکیبارت به عنوان یک مهارکننده IL‑22 توانسته است فعالیت گستردهای بر طیف وسیعی از نشانگرهای بیماری نشان دهد و این امر آن را به گزینهای جذاب برای کنترل جامعتر علائم AD بدل میسازد. کارشناسان معتقدند که اگر نتایج در کارآزماییهای بزرگتر و طولانیتر تأیید شود، این دارو میتواند رویکردی نوین در درمان بیماریهای التهابی پوست باشد و جایگاه ویژهای در مدیریت بالینی درماتیت آتوپیک پیدا کند.
منبع:
کامنت